بررسی بازی assassin’s creed odyssey
تایید بازگشت زود هنگام سری محبوب «یوبیسافت»، در نسخهی امسال با نام «Assassin’s Creed Odyssey» بسیاری از ما را نسبت به آیندهی «اساسین» بد بین کرده بود. بازگشت به چرخهی انتشار سالانه و کابوس تکرار مشکلات «یونیتی» و «سیندیکیت»، که اولی از ایرادات فنی رنج میبرد و دیگری از فقر ایدهی نو؛ در کنار نام یوبیسافت کبک به عنوان سازندهی «آدیسی»، همه مزید بر علت بودند تا چندان به نسخهی امسال دل نبندیم. هرچند با تایید کمپانی بر عدم تکرار عرضهی سالانه، کمی از ناراحتیمان کاسته شد؛ اما در نمایشها، شباهت بسیار آدیسی به «اوریجینز» احساسی را ایجاد کرده بود که حتی نگارنده هم تمایل چندانی برای تجربهی بازی نداشت. اساسین ۲۰۱۸ شبیه به یک اثر تجاری در آخرین ماههای عمر اکسباکس وان و پلیاستیشن ۴ به نظر میرسید که از فرمول موفق و داراییهای اوریجینز استفاده کرده و مورد جدیدی برای ارائه نداشت. شاید خود یوبیسافت هم چندان بازی را در بحث مارکتینگ جدی نگرفت تا ناخداگاه در ذهنمان Rogue 2 را متصور شویم! اما حتی اگر فکر میکنید ناشر، بازی را جدی نگرفته، حتی اگر مدیا آن را جدی نگرفت؛ شما آدیسی را جدی بگیرید!
جدیدترین نسخه اسسینز کرید یا همان Assassin’s Creed Odyssey، تجربهای است که دوباره این سری را به روزهای اوج برمیگرداند. با نگاهی به نمرات بازی همراه جاست بازی باشید. از همان زمان که در نسخه اول اسسینز کرید با الطائر همراه شدیم و یک بازی کاملا متفاوت را در سرزمینهایی چون اورشلیم تجربه کردیم، این سری نوید یک بازی خاص و بسیار دوستداشتنی را میداد. یوبیسافت در جریان نسخههای مختلف این سری، ما را با شخصیتهای مختلفی از اتزیو محبوب گرفته تا ادوارد کنوی و سال گذشته هم بایِک همراه کرد و این فرصت را پیدا کردیم تا در بازههای تاریخی مختلف، به گشت و گذار در شهرها بپردازیم و با استفاده از هیدن بلید، دشمنانمان را به ساکتترین شکل ممکن از سر راه برداریم یا اینکه نه، بیخیال مخفیکاری شویم و با انواع و اقسام سلاحهایی که هر نسخه در اختیارمان قرار میداد، به دل دشمن بزنیم. Assassin’s Creed با اینکه روزهای پر فراز و نشیبی داشته، اما همیشه یک سری محبوب بوده است.
بازی از سال ۴۸۰ قبل از میلاد مسیح آغاز میشود؛ جایی که خشایارشا بزرگ، با حمله به یونان در ترموپیل به جنگ لئونیداس اسپارت میرود و در یک نبرد حماسی او را شکست میدهد. Assassin’s Creed Odyssey از همان دقایق اول تفاوت خود را نسبت به سایر نسخههای بازی به رخ میکشد. اینبار دیگر میتوانید از ابتدا بین الکسیوس و کساندارا، دو برادر و خواهر یکی را برای بازی کردن انتخاب کنید و در چهار درجه سختی متفاوت به ماجراجویی بپردازید. اودیسی داستان سنتها، افتخارها، شکستها و البته خیانتها است؛ جایی که پدر، مادر و فرزندان، روایتی ریشهدار را با فراز و نشیب زیادی رقم میزنند و از طرفی شما را به کارزار دورهی نخست جنگهای پلوپونز میبرند و از طرفی هم، از فرقهای میگویند که با تفرقه قصد دارد تا بر یونان حکمرانی کند. داستان بازی اما اینبار تفاوت بزرگی با گذشته دارد؛ مانند بسیاری از بازیهای نقشآفرینی قابلیت انتخاب دیالوگ به اساسینز کرید اودیسی نیز آمده است و از قضا تاثیرات تلخ و شیرینی را روی روند داستان و سرنوشت برخی از شخصیتها میگذارد. خوشبختانه در حالی که قبل از تجربه اودیسی نگران آن بودم که دیالوگها تاثیر منفی روی روند بازی بگذارند، اما به شکلی شگفت انگیز، گویی که ویژگی انتخاب دیالوگ نیمهی گمشدهی مجموعهی اساسینز کرید بوده و به خوبی با بدنهی این اثر هماهنگ شده است. وجود این ظرفیت از طرفی هم باعث شده تا برای نخستین بار شاهد چند پایان متفاوت برای بازی باشیم و باید قبل از هر انتخابی به خوبی به عواقب آن فکر کنید. عواقبی که حتی روی ماموریتهای فرعی نیز تاثیر میگذارند و گاهی شاهد سخنان فردی غمگین هستید که از مرگ دلخراش برادر خود میگوید؛ برادری که شما به قتل رساندهاید.
ستینگ جدید همواره از اصلیترین محرکهای هایپ برای هر شمارهی اساسین بوده است. بازگشت در تاریخ با سفر به یونان باستان هم طرفداران زیادی دارد، اما انتخاب بستر روایت داستان در ۴۳۱ پیش از میلاد و جنگهای «پلوپونز»، این انتخاب را هوشمندانه جلوه میدهد. کمی زمان خواهد برد تا دلیل این ادعا را درک کنید، اما خیلی زود متوجه خواهید شد که چگونه انتخاب ستینگ با اهداف سازنده در جهت اجرایی کردن شعار «اهمیت انتخاب» همسو شده است. جنگهای بین آتن و اسپارتا در سراسر بازی تاثیر مثبت گذاشته که ارزشهای جدیدی را برای فرانچایز بهاگذاری خواهد کرد. عنصر انتخاب از مانورهای اصلی سازنده بود که تاکید داشت حالا اساسین کاملا نقش آفرینی شده است. در حالی که اوریجینز همچنان بین تمایل به RPG یا اکشن ادونچر سردرگم بود، یوبیسافت کبک رویکردی تمام نقش آفرینی را اتخاذ کره تا بزرگترین تفاوت با نسخهی پیش را رقم بزند و تصمیمات را به عنوان عنصری موثر وارد سری کند. از همان لحظهی ورود به بازی، این رویکرد خود را با انتخاب یکی از شخصیتهای کاساندرا یا الکسیوس به مخاطب معرفی میکند.
برخلاف سیندیکت باید تمام بازی را با شخصیت انتخاب شده پیش برد و معدود تفاوتها در داستان نمایان میشوند. شروع بازی در نقش یک «میستیوس» (موزدور) بی نام و نشان، با آرامش آغاز میشود؛ البته آرامشی پیش از طوفان! در حالی که مدتی زمان لازم بود تا داستان اوریجینز انسجام لازم را به دست آورد و مخاطب را درگیر کند، اما آدیسی خیلی زود شما را به عمق داستان میکشد. فصل افتتاحیه با یک پیچش تمام شده و این شگرد روایت کبک در داستانسرایی آدیسی است. بدون اینکه متوجه شوید، با پیچش ساعات نخست، وارد اولین قوس داستانی (Story Arc) آدیسی شدهاید که یکی از سه ستون اصلی داستان بازیست که بنای محکمی را به معماری نویسندگان و کارگردان روایت کبک پایهگذاری کرده است. روایت جالب بازی، سوالهای داستانی را ایجاد و چند ساعت بعد به بهترین شکل پاسخ میدهد، کاشتهای روایی به خوبی برداشت میشوند که بخش مهمی از این وظیفه بر دوش فلشبکهاست.
ابتدا داستان شخصی آغاز میشود، کمکم ابعاد سیاسی و توطئه وارد جزئیات میشوند و این دو تار و پود داستان را شکل دادهاند. انگیزههای شخصی از دلایل ورود به مسائل سیاسی دنیای یونان باستان است و هرکدام در غیبت دیگری شما را برای دنبال کردن روایت تا انتها، تحریک میکنند. اگر به تاریخ نیز علاقه داشته باشید که قطعا با شخصیتها ارتباط بهتری برقرار کرده و مراوده با «پریکلیس» جنگ سالار و «هردوت» تاریخنگار برایتان جذابیتهای بیشتری خواهد داشت. ممکن است در انتخاب الکسیوس به دلیل عدم صداگذاری و اجرای مناسب، کمی مردد شوید اما گذشتهی کارکترها پرداخت مناسبی را برای پروتاگونیستها تدارک دیده و ارتباط با دیگر شخصیتها هم مناسب است. اما برخی NPCهای مهم ماموریتهای فرعی خیلی زود از جریان بازی حذف میشوند و اجازهی خو گرفتن را نمیدهند. گاها این مورد یادآور روابط حاضر در آثار «BioWare» است که بیشتر شبیه حقهی تبلیغاتی میماند!

اودیسی علیرغم انیمیشنهای بعضا ضعیف صورت شخصیتها که گاهی آنها را شبیه به رباتها میکند، توانسته شخصیتهای تاریخی از سقراط، فیلسوف و هرودوت، تاریخنگار باستانی گرفته تا کلئون، فرماندهی آتنی و بِراسیداس، سردار اسپارتی را از دل تاریخ بیرون کشیده و در یک داستان تلخ و شیرین به تصویر بکشد. بازی به ویژه در زمینه شخصیتپردازی به خوبی عمل میکند و برخی تصمیمات شما، قادر هستند تا وجهه دیگر اخلاقی افراد را به نمایش بگذارند؛ خشم درونی چند کشاورز، دلخوری سپاهیان یا پادشاهی که به سنتها پایبند است، همگی رفتار متفاوتی را با توجه به صحبتهای شما خواهند داشت.
داستان اساسینز کرید اودیسی در چند جبههی متفاوت روایت میشود؛ مسائل خانوادگی، فرقهای تفرقهافکن به نام کاسموس و دورهی نخست نبرد میان آتنیها و اسپارتها که پلوپونز نام دارد. هر یک از این سه جبهه به نوعی به یکدیگر مرتبط هستند و باید گفت که دقیقا نقطهی قوت داستانی بازی اساسینز کرید اودیسی از همینجا آغاز میشود. در مجموع داستان این بازی را باید تجربه کرد و در لحظه با سورپرایزهای گاه و بیگاه روبرو شد. یوبیسافت کبک باری دیگر مهارت خود را در داستانسرایی و پیوست صحیح وقایع نشان داده است و مانند گذشته اساسینز کرید اودیسی نیز از داستانی جذاب بهره میبرد.
اما آنچه اساسینز کرید اودیسی را متفاوت میکند، تغییرات گیمپلی بازی نسبت به Origins است. سبک و سیاق مبارزات هنوز هم با ترکیب حمله سبک و سنگین انجام میشود و در این میان میتوانید از تیر و کمان نیز برای کشتن دشمنان و شکار حیوانات استفاده کنید. با این حال، اینبار دیگر درخت مهارتها جای خود را به یک سری مهارتهای اکتیو و پسیو داده است و به لطف این تغییر، بازیکنان آزادی بیشتری را در انتخاب شیوه مبارزه دارند. شما اکنون میتوانید چهار مهارت برای مبارزه نزدیک و چهار مهارت را برای مبارزه از راه دور انتخاب کنید و با کمک نوار جدید آدرنالین که به بازی اضافه شده است، از این تواناییها در مبارزات بهره ببرید. همین موضوع مانع تکراری شدن نبردها میشود و میتوانید با توجه به شیوه رقابت خود، برخی قدرتها را بیشتر از سایرین ارتقاء دهید. از طرفی دیگر خبری از هیدن بلید معروف نیست و به جای آن الکسیوس و کساندرا از نیزهی شکستهای استفاده میکنند. با وجود این تغییر، شاهد جهشی بزرگ در سیستم مخفیکاری بازی نیستم و صرفا چند مهارت اکتیو برای از میان برداشتن دشمنان اضافه شده است. متاسفانه در حالی که کل یونان از انواع و اقسام سپرها استفاده میکنند، الکسیوس و کساندارا باید به غلت زدن اکتفا کنند و به شکل عجیبی قادر به برداشتن سپر دشمنان نیستید.
بازی به ویژه در زمینهی رابط کاربر، جهشی مثبت دارد و آسانتر میتوانید به برخی ویژگیها دسترسی پیدا کنید. مخصوصا با اضافه شدن کاملتر نبرد کشتیها و به لطف جغرافیای یونان و رخدادهای تاریخی، نبردهای دریایی نقش مهمی در گیمپلی ایفا میکنند و ویژگیهای اساسینز کرید بلک فلگ هرچه بیشتر در اودیسی پیاده شده است. شما میتوانید خدمه مخصوص به خود را داشته باشید باید با جمعآوری پوست حیوانات، تکههای چوب، آهن و برخی سنگهای قیمتی، بدنه، خدمه و قدرت تیرکمان نیروهایتان را ارتقاء دهید. بازی همینطور امکان نبرد نزدیک را بعد از به آتش کشیدن کشتیهای حریف میدهد و با ورود به عرشهی کشتی، باید دشمنان را شکست دهید و صندوق و منابع آنها را غارت کنید. نبردهای دریایی زیبایی و جلوهی خاصی به بازی دادهاند و دقیقا ترکیب مناسب نبرد روی زمین و نبرد روی آب باعث شده است تا گیم پلی تکراری نشود. از فرقهی کاسموس بگیرید تا سربازهای مزدور، دزدان دریایی، آتنیها و اسپارتها، هرکدام کشتیهای متفاوتی را در انواع و اقسام مختلف دارند و باید با استراتژی به نبرد آنها بروید.
به ویژه Mercenary یا همان سربازان مزدور، نقش مهمی را در بازی ایفا میکنند. با کشتن مردم عادی یا ورود به دژ دشمنان برای از بین بردن مهمات، تدارکات یا لیدرها، مزدورها به دنبال شما میافتند و باید با آنها روبرو بشید. مرسنریها از جملهی قدرتمندترین نیروهای بازی هستند و مبارزه با آنها نیازمند واکنشهای سریع و استفادهی به موقع از مهارتها از جمله لقد معروف اسپارتها برای پرتاب آنها از بلندی است. از طرفی دژ آتنیها و اسپارتها در سطوح مختلف دارای نیروهای قدرتمندی هستند و باید قبل از ورود به هر دژ با توجه به استراتژی، کشتن از راه دور، اساسین کردن یا مبارزهی نزدیک لباسهای مخصوص را بپوشید.
یوبیسافت اینبار سعی کرده است تا با قابلیت اضافه کردن ویژگیهای جدید به اسلحه و زره، بُعد نقشآفرینی بازی را هرچه بیشتر کند. شما میتوانید به مرور با کشتن تعداد مشخصی دشمن یا انجام اهداف مختلف و افزایش سطح، قابلیتهای جدیدی مانند افزایش قدرت کشتن مخفیانه، افزایش قدرت سلاح، افزایش حمله کریتیکال و انواع و اقسام ویژگیهای دیگر را به سلاحهای خود اضافه کنید. در حقیقت بار اصلی افزایش توانایی و قدرت ضربات شما روی دوش ویژگی Engrave کردن است. برخلاف اوریجینز در اودیسی زرهها و اسلحه لجندری به وفور در دسترس قرار میگیرد و با کشتن افراد فرقه کاسموس، مزدورها یا لیدرهای هر یک از شهرها، میتوانید به راحتی به تجهیزات لجندری دسترسی پیدا کنید.

بیش از ۲۰ انتخاب مهم داستانی در روایت منشعب آدیسی وجود دارد که ۶تای آنها مستقیما روی ۹ پایان متفاوت بازی اثر میگذارد. اما انتخابهایی دیگر هم وجود دارد؛ انتخاب در نحوهی پیشرفت کارکتر و انتخابات گیمپلی. به سبک عناوین نقش آفرینی میتوان امتیاز تجربه را در درخت مهارت استفاده کرد. تواناییهای الکسیوس و کاساندرا در سه بخش مخفیکاری، مبارزات و استفاده از تیروکمان قابل ارتقا هستند. سبک بازی شما به نحوهی ارتقای شخصیتتان جهت میدهد و باعث بهبود آن میشود. مبارزات همچنان مانند اوریجینز هیتباکس محور کار شده و چالش زیادی دارند، اما با توجه به وجود قابلیتها لذت بخشتر هستند. لذت مبارزات شما را به سمت درگیری مستقیم سوق میدهد و چالش آن، به مخفیکاری تشویقتان میکند. همزمان در دو بخش میتوان از کمان هم بهره برد. توجه کنید که چگونه یک هارمونی مناسب با چاشنی استفاده از قابلیتها، تجربهی رویارویی با دشمنان را تا پایان از گزند تکرار حفظ میکند. در این راه که خط آدرنالین منبع استفاده از تواناییهاست، اوریجینز را سطحی و ساده مینماید.
آدیسی ساختار محیطی جالبی دارد. زمانی که بخشی از یونان زیر سلطهی اسپارت است و بخش دیگر در اختیار آتن. میتوان به عنوان یک مزدور برای هر دو جبهه فعالیت کرد و مناطق را با کمک جبهه دیگر فتح نمود. مکانیک جدید War System اجازه میدهد تا نیروهای دفاعی حاکم بر منطقه را تضعیف کرد و سپس در یک نبرد، حاکمیت بخشی از نقشه را برای جناح دیگر به ارمغان آورد. انتخاب به عنوان فاکتوری مهم در این بخش هم حضور پیدا کرده و حالا پس از سالیان سال، مکانیک نفوذ و پاکسازی قلعهها در اساسین را با هدف و منطقی جلوه میدهد. در قلعهها ممکن است رهبر منطقه یا موزدورهایی دیگر وجود داشته باشند که کشتن آنها خود بازتابی دیگر دارد و مثلا میتواند بر اعتبار شما و نحوهی تخفیف آهنگران تاثیرگذار باشد.
اگر این سازوکار منقطهای با پیروزی هر جناح بر دیگری و چگونگی حاکمیت بر منطقه بر داستان تاثیر میگذاشت و محیط داینامیکتر واکنش نشان میداد، قطعا اکنون به جای لقب دادن آدیسی به عنوان یک بازی خوب و قابل احترام، از آن در جای یک شاهکار تاثیرگذار یاد میکردیم. به طور کلی به جز چند مورد محدود، امکانات گیمپلی آدیسی از هم گسسته نیستند و مانند دانههای زنجیر مجموعهای منظم را آفریدهاند. برخلاف پیشبینیها، آدیسی یک کپی کاربنی از اوریجینز نیست و مطمئنا در آینده، ایدههای جدید آن در تاریخ فرانچایز غیر قابل انکار خواهد بود. شاید با توجه به رویکرد تازه اساسین و به سبب برخی شباهتها، بتوان آدیسی را نسخهی ضعیفتر ویچر ۳ دانست؛ اما نباید از یاد برد که گیمپلی ساختهی یوبیسافت به شدت ویژگیهای بیشتری را در بر گرفته است. معدود کوتاهیها موجب شده تا بار دیگر به معضل «پتانسیلهای از دست رفته» اشاره کنیم که خود به کلیشهای ترسناک در نقد بازیهای یوبیسافت تبدیل شده است! به هر شکل سفر ادیسهوار «اساسینز کرید» پس از ده سال، به ایستگاه آخر خود در نسل هشتم رسیده، جایی که یوبیسافت کبک استانداردهای جدید خلق شده توسط اوریجینز را به سطحی بالاتر ارتقا داده است، نقطهی عطفی که Assassin’s Creed Odyssey را به بهترین نسخهی سری در نسل حاضر تبدیل کرده است.
اجاره بازی Assassin’s creed odyssey در سایت جاست بازی
ثبت ديدگاه